ژنـــــــرال...
)) عـآشــقــ نبـــوב ے تــو مـنــ عــآشـقـــتــ بـــوבمــ ((

سایت های برتر ایرانی
سایت های برتر ایرانی

کدستان

امکانات جانبی
منوی اصلی

بــــــی تـــــــو مهتابــــــ شبــــــی بــــــاز از آن کوچــــــه گذشتمــ

همــــــه تــــــن چــــــشم شــــــدم خیــــــره بــــــه دنبــــــال تــــــو گشتمــ

شــــــوق دیــــــدار تــــــو لبــریــــــز شــــــد از جــــــام وجــــــودمـــ

شــــــدم آن عــــــاشق دیــــــوانه کــــــه بودمـــ

☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼

ژنــــــــرال...



بہ شبــــــ و شــعـــر ژنــــــــرال... خوش آمدید. امیدوارم از اشعار لذت کافی را ببرید پیشرفت من به نظرات ، انتقادات و پیشنهادات شماست لطفا مرا در هر چه بهتر شدن وبلاگ یاری دهید לּלּלּלּ با تشکر مدیر وبلاگــــــ . . . . .

دسته بندی
لینک دوستان

آرشیو مطالب
فروردين 1395 مرداد 1394 خرداد 1394 مرداد 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390
نویسندگان
لینک های روزانه
برچسب ها
دیگر موارد

این صفحه را به اشتراک بگذارید
سیستم افزایش آمار هوشمند تک باکس
بـنـویــسـیـد ـ ـ ـ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : جمعه 1 فروردين 1393 ز : 12:36 قبل از ظهر | +

بنویسید تب گنگ خیابان و بخوانید <<غزل>>

بنویسید خدا ، پنجره ، باران ، و بخوانید <<غزل>>

بنویسید دو سیب آه ، دو گندم دم و یک معجزه ، عشق

بعد فورا بنویسید دو انسان و بخوانید<<غزل>>

خوب دقت بکنید اینکه نوشتید دو سیب

نقطه ویرگول بگذارید و پشیمان بخوانید <<غزل>>

بنویسید تصادف شده و حادثه عشق ، و بعد

بعد اینجا بنویسید پشیمان و بخوانید <<غزل>>

بنویسید پرانتز ، همه ی خاطره های زیبا

خط تیره ، دل شیدا شده ، کتمان و بخوانید<<غزل>>

زیر عشق و تب و انسان و غزل خط بکشید

جای انسان بنویسید پریشان و بخوانید <<غزل>>

و نگویید چه شبهای بدی بود ، به باور برسید

بنویسید تب گنگ خیابان و بخوانید<<غزل>>

افسانه صبوری

:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: بنویسید , شب و شعر , افسانه صبوری , شاعر , ژنرال , غزل , بخوانید غزل , تب گنگ , خط تیره , ,
.:: ::.
سال نو مبارک . . .
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 29 اسفند 1392 ز : 8:14 بعد از ظهر | +

با سلام به همه دوستان عزیز که در این ساعات به وبلاگ بنده تشریف آوردند الان که دارم این مطلب رو می نویسم پنج دقیقه به تحویل سال باقی مونده یک سال دیگ از عمر ژنرال گذشت امیدوارم ژنرال صد ساله هم بشه سال 93 رو به تمامی مردم ایران زمین تبریک عرض می کنم امیدوارم سال خوبی رو در پیش داشته باشید. . . آمین

;

:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: سال نو , سال 93 , سال جدید , ژنرال , سال عشق , شب و شعر , شاعر , سال نو , سال 93 , سال جدید , ژنرال , سال عشق , شب و شعر , شاعر , سال نو , سال 93 , سال جدید , ژنرال , سال عشق , شب و شعر , شاعر , ,
.:: ::.
تا کـــــــــی،،،
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : شنبه 24 اسفند 1392 ز : 1:30 قبل از ظهر | +

تا کی دلا شب تا سحر همخانه غمها شوی

تا کی اسیر این همه فریاد و شیون ها شوی

جانم به لب آمد ازین تنهایی و افسردگی

تا کی بنا داری فقط در انزوا تنها شوی

در باغ و گلشن غنچه زد صد شاخه نیلوفری

تا کی نمی خواهی دلا ، هم صحبت گلها شوی

بنگر که یاران سرخوش و مسرور با دلدارشان

تا کی پریشان غرق این دریای ماتم ها شوی

با خویشتن بیگانه ای خود را رها کن دلشده

تا کی نباید همنفس با خالق جان ها شوی؟

سید سعید احدی نژاد

:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر ، شاعر ، سیدسعید احدی نژاد ، شعر ، غزل ، ژنرال ،,
.:: ::.
سوگــــ عشق
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 22 اسفند 1392 ز : 12:22 قبل از ظهر | +

پرسه می زد غریبه ای تنها

خسته تر از همیشه در رویا

شاعری که غمش نظیر نداشت

تکیه زد بردلش ، و دستش را

برد در کیسه ی خیالی خود

شعرها را یکی یکی رد کرد

توی بن بست یک غزل واماند

چشم هایی که راه را سد کرد

چشم هایی که جنس باران بود

چشم هایی که رفته بود از یاد

چشم هایی که پیش چشم غزل

پیش چشمان خیس او جان داد

خاطراتش شبیه باران شد

قطره قطره چکید بر دفتر

طرحی از روز آشنائیشان

با نگاهش کشید بر دفتر

یک غزل یک ترانه ی رنگین

روی دفتر چه خوب می رقصید

پای چشمش به روی بند غزل

مثل یک حس تازه می لغزید

خسته شد از همیشه تنهایی

دفتر خاطرات خود را بست

پرت کردش کنار کیسه و بعد

چشم هایش به سوگ عشق نشست



:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: سوگ عشق , شاعر , شعر امروز گلستان , شب و شعر , ژنرال , غزل , ,
.:: ::.
خنده شکستـــه
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 22 اسفند 1392 ز : 12:11 قبل از ظهر | +

قدری بخند مثل همیشه عجیب باش

از روی میز و پشت ترک های شیشه ای

من شاعر تمام غزل های بی توام

تو پشت قاب اسیری، کلیشه ای

دنیای بی تو قافیه سالار شعرهام

با لحظه های سرد و غریبم ردیف نیست

از پشت شیشه ترک آلود لحظه هات

دنیای من ، بدون تو آیا کثیف نیست؟

من روی چشم های تو می بارم از خودم

وقتی به چشم آینه دلگیر می شوم

قدری بخند مثل همیشه عجیب باش

از خنده شکسته تو سیر می شوم

مهرآفرین رحیمی

:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: خنده شکسته ، شاعر ، شب و شعر ، مهرآفرین رحیمی ، شعر گلستان ، ژنرال ،,
.:: ::.
راه دلــــداری
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : چهار شنبه 21 اسفند 1392 ز : 2:36 بعد از ظهر | +

وای اگر روزی از آن فرخ لقا یابم نشان

گر مسیر شد تمنایش کنم دامن کشان

روشنی بخشد دلم را پرتوی مهتاب او

می کنم پرواز در نورش به سوی کهکشان

یک سبد نیلوفرو نرگس فدای مقدمش

گلرخان را گل بود دلداری و آرامشان

مهربانی با پری رویان فراوان بایدت

تا بدست آری نشان از خواهش احساسشان

گر توانستی به قلب و دل رهی پیدا کنی

پی بری شاید به راز باطن و اسرارشان

هر چه از ما خواهش و دلجویی و افتاده گی

عشو و رامشگری باشد مداوم کارشان

راه دلداری تو دانی به زخوبان دلشده

بر سرت افتاد زمانی سایه الطافشان



:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر ، ژنرال ، حمید شیخ حسینی ، شاعر ، عشق ، راه دلداری ، شب های شعر ، ,
.:: ::.
شعـــــــــر
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : سه شنبه 20 اسفند 1392 ز : 6:53 بعد از ظهر | +

شعر تصویر ندایی صادق است

شعر ترسیم نگاه عاشق است

شعر آغاز و شروع زندگیست

شعر رمز ماندن و پایندگیست

شعر یعنی پر زدن در آسمان

شعر یعنی دیدن بهتر جهان

شعر یعنی نغمه ای در گوش دل

شعر یعنی گویش خاموش دل

شعر یعنی قصه ای ازلحظه پروازها

شعر یعنی زیر لب خوانی تمام رازها

شعر نور دیده روشندل است

شعر استیلای حق بر باطل است

شعر باورهای نیک اندیش هاست

شعر گاهی تحفه درویش هاست

شعر آوازی دل انگیز و نکوست

شعر جولانگاه هر تنگ و سبوست



:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , شعر , عشق , شاعر , ژنرال , شب و شاعر , ,
.:: ::.
فاصلہ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : جمعه 16 اسفند 1392 ز : 11:42 بعد از ظهر | +

فاصلہ ای که بین خود و خداوند دارید، همان فاصلہ ای است که شما با خود دارید.



:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: فاصلہ ، شب و شعر ، ژنرال ، رباعی ، داستان ، دو بیتی ، تک بیتی ، چهار پاره ، عشق ،,
.:: ::.
ستاره دریایی
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : جمعه 16 اسفند 1392 ز : 11:33 بعد از ظهر | +

روزی مردی اندیشمند در ویلای خود مشغول تماشای ساحل و انواج آن بود که ناگهان حرکات شبیه به رقص جوانی او را متحیر کرد. جوان دقایقی مشغول این حرکات بود و با گذشت زمان دست از کار خود برنمی داشت. مرد به دنبال علت از ویلای خود خارج شد و پس از چند دقیقه پیاده روی به جوان رسید و به او گفت: ‏



:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: داستان ستاره دریای ، خداوند اسکارمیدهد ، شب و شعر ، ژنرال ، داستان ، شاعری ، ,
ادامه ی مطلب
.:: ::.
زندانی یک اتاق . .
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 15 اسفند 1392 ز : 1:3 قبل از ظهر | +

تا حالا شده یه شعر رو با تمام احساست بخونی اما آخرش ضایع بشی؟ اگه نشده پس حالا تجربه کنید برا آیندتون خیلی مفیده

‏ ‏

زندانی یک اتاق عاشق شده است

در قالب اتفاق عاشق شده است ‏

یک مرتبه با خودش پس از چندین سال

حرفش شده این الاغ عاشق شده است

والا من که بدجور شوکه شدم کل روحه شاعرانگیم جراحت برداشت خدا صاحب این اثر رو هدایت کنه ‏.‏ ‏



:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر ، زندانی یک اتاق ، شاعرانگی ، ژنرال ، شاعر ،,
.:: ::.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به ژنـــــــرال... مي باشد.