شبــــــــ و شعر...
ن : حمیــدشیخ حسینی
ت : جمعه 5 اسفند 1390
ز : 2:36 قبل از ظهر |
+
تو آسمانی و من ریشه درزمین دارم```
همیشه فاصله ای هست داد از این دارم```
قبول کن که گذشت ست کارمن از اشک
که سالهاست به تنهایی ام یقین دارم```
تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست```
مراببخش که چشم نکته بین دارم```
بخوان وپاک کن و اسم خویش را بنویس```
به دفترغزلم هرچه نقطه چین...دارم```
کسی هنوز عیار تو رانفهمیده ست```
منم که از تو به اشعر خود نگین دارم```
.......................................................................
.......................................................................
اسم من چیست خدایا چه کنم یادم نیست```
امشب آماده شدم تاچه کنم یادم نیست```
من که همسایه ی نزدیک شقایق بودم```
پاشدم آمدم اینجا چه کنم یادم نیست```
من چرا از تو بریدم وچرابرگشتم
وبنا شد که دلم را چه کنم یادم نیست```
من نشانی دل دربه درم را بانو```
از تو پرسیده ام اما چه کنم یادم نیست```
این نوشته غزل کیست که من می خوانم```
اسم او چیست ؟ خدایا چه کنم یادم نیست```
♪♪ ♫♪♪ ♫♪♪ ♫♪♪ ♫♪♪ ♫
رد شد درست یک دو قدم از مقابلم```
آرام ریخت پشت قدم های او دلم```
تبدیل شد به حس هبوطی که عاقبت```
باچشم های بسته فرو برد درگلم```
دریا نبود ..بودولی رد گام هاش```
طرحی همیشه ریخت براندوه ساحلم```
یک اتفاق ..نه که بیوفتد وبگذرد```
آمد نشست همنفسم شد و قاتلم```
حالاتمام رهگذران مکث میکنند```
این نقش ردپای شماهست یا دلم```
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
شبــــــ و شعـــر،
،
:: برچسبها:
شب و شعر ,
غزل ,
رباعی ,
دوبیتی ,
تک بیتی ,
چهار پاره ,
سپید ,
نو ,
عارفانه ,
عاشقانه ,
,