ن : حمیــدشیخ حسینی
ت : جمعه 26 مهر 1392
ز : 10:7 بعد از ظهر |
+
تمام آسمان امشب برایت خیس باران شد
span>
امید و عشق من و تنها فقط دیدار یاران شد
span>
بروی صفحه تاری به دنبال تو می گشتم
span>
بخواندم روی یک پرچم عزیز رفته از دستم
span>
تویی ققنوس قلب من که آتش می کشی بر جان
span>
اگر می دیدمت شاید نمی رفتی چنین آسان
span>
بیا این گل برای تو اگر من عهد بشکستم
span>
تو این پیمان شکستی ای عزیز رفته از دستم
span>
تو گل را از چه می خواهی ، خودت گفتی که گل هستم
span>
الا ای لاله ی پرپر عزیز رفته از دستم
span>
بیا بنگر نگارم را که من با غصه پیوستم
span>
هزاران بار می خوانم ، عزیز رفته از دستم
span>
تو تاوان چه را دادی که سنگ قبر شده نامت
span>
به آتش سوختن پایان ، جوانمرگی سرانجامت
span>
وحالا آمدم تا که بگویم عهد نشکشتم
span>
هنوز هم دوستت دارم عزیز رفته از دستم
span>
تقدیم به ققنوس قلبم (فاطمه آذرگون) عزیز رفته از دستم
span>
فریباشیخ حسینی
:: موضوعات مرتبط:
عزیز رفته از دستـــم،
،
:: برچسبها:
عزیز رفته از دستم ,
فریباشیخ حسینی ,
شب و شعر ,
شاعر ,
,