ن : حمیــدشیخ حسینی
ت : دو شنبه 29 مرداد 1391
ز : 8:0 بعد از ظهر |
+
قلب من وغم
دو عنصر جدا نشدنی
که همیشه در کالبد هم می مانند
و در گیر و دار روزگار
هرگز غنچه ی شادی نتوانست
غم را حذف نماید
می دانم که تا خدا راهی نیست
اما کنون گم اش کرده ام
ولی می دانم که زود می یابم
ای تنها ترین ها را حریر باورم
از فرط خیال می لرزد
خیالی که به قول بعضی
به جوی نمی ارزد
خیالی ، محال
به قول مادر بزرگ به آن سوی ابرها
بالا تر از کهکشان ها
روی بام خدا
و خیال من رهایی،پرگشودن،پرواز
به محال به آن سوی ابرها بالا تر از کهکشان ها
روی بام خدا
فریباشیخ حسینی
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
به روی بام خــــــدا،
،
:: برچسبها:
به,
روی,
بام,
خدا,
شب,
شعر,
غزل,
سپید,
عشق,
ژنـــــــــــرال,
,
,
,