ن : حمیــدشیخ حسینی
ت : دو شنبه 1 خرداد 1391
ز : 2:29 بعد از ظهر |
+
آیا من این تنم - این تن در حال رفتنم ؟.
یا روح من كه گرد تو پر می زند منم ؟.
من هر دوم به روح و تن آكنده وارتو.
اینگونه كز تو می روم و جان نمی كنم.
ای یار ! تازیانه ی تو هم نوازش است.
اینسان كه از تو می خورم و دم نمی زنم.
كرمم در آرزوی پریدن نه عنكبوت.
تاری كه می تنم همه بر خویش می تنم.
شاید به ناخنی بخراشم تنی ، ولی.
چون تیغی آختم ، به دل خویش می زنم.
روشن چراغ صاعقه ات باد همچنان.
ای آنكه هیچ رحم نكردی به خرمنم.
هر چند زخم خورده ی رنجم . به جای شكر.
در پیش عشق طرح شكایت نیفكنم.
اما چگونه با تو نگویم كه جا نداشت.
بیگانه وار ، راه ندادن به گلشنم.
با این سرود سبز سزاوار من نبود.
باغی كه ساختید ز سیمان و آهنم.
ای آنكه شیونم نشنیدی به گوش دل.
این شیوه باد ، تا بنشینی به شیونم.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
آیا من این تنمــــــــ،
،
:: برچسبها:
شبــــــــ,
شعر,
,